سفارش تبلیغ
صبا ویژن

92/8/23
10:2 عصر

صبح که بیدار شدم...

بدست نازی | admin در دسته

دیشب با خدا دعوایم شد. با هم قهر کردیم ... 

فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد.

 رفتم گوشه ای نشستم.

 چند قطره اشک ریختم و خوابم برد.

 صبح که بیدار شدم. مادرم گفت:

" نمیدانی از دیشب تا صبح چه بارانی می آمد"...